امام خمینى که داراى هوش و استعداد سرشارى بود، در همان اوان کودکى آغاز به درس کرد و داخل منزل خود، نزد معلمى به نام «میرزا محمود» به خواندن و نوشتن پرداخت و سپس قدم به
مکتب گذاشت و نزد استاد مکتبى که «ملا ابوالقاسم» نام داشت تحصیلات خود را دنبال کرد و نیز پیش اساتید دیگرى به نامهاى «شیخ جعفر» و «میرزا محمد» به درس و آموزش ادامه داد و آنگاه به مدرسۀ جدید ـ که در آن روز تأسیس شده بود ـ گام گذاشت و نزد شخصى به نام «آقا حمزۀ محلاتى» که استاد خط بود به تمرین و تعلیم خط پرداخت و سرانجام پیش از آنکه ۱۵ سال را تمام کند، تحصیلات فارسى آن روز را به پایان رسانید و در خواندن و نوشتن از استاد بىنیاز شد.
آنگاه به تحصیل علوم اسلامى پرداخت و در محضر یکى از داییهاى خود به نام «حاج میرزا
محمد مهدى» و برادر خود سید مرتضى پسندیده و آقا نجفى خمینى، صرف و نحو و منطق را
آغاز کرد و تا سال ۱۳۳۸ قمرى (۱۲۹۹ شمسى) به تحصیل مقدمات در محضر آنان ادامه داد.
آنگاه که بنا شد براى ادامۀ درس به حوزۀ علمیۀ اصفهان رهسپار شود، نغمۀ دلانگیز روحانى حوزۀ علمیۀ اراک که در آن روز تحت زعامت استاد بزرگ، حاج شیخ عبدالکریم حائرى یزدى
رونق بسزایى داشت، او را به آن سو جذب کرد و در سال ۱۳۳۹ قمرى (۱۳۰۰ شمسى) به اراک
شتافت و در محضر اساتید فن مانند شیخ محمدعلى بروجردى، شیخ محمد گلپایگانى و آقا
عباس اراکى به آموختن ادبیات مشغول شد. در سال ۱۳۴۰ قمرى (۱۳۰۱ شمسى) که آیتاللّه
حائرى حوزۀ علمیۀ اراک را به شهر مقدس قم انتقال داد، امام نیز ـ که تازه کتاب مطوّل را شروع
کرده بود به قم رفت و در مدرسۀ «دارالشفا» مسکن گزید و در حوزۀ جدیدالتأسیس قم تحصیلات خود را با جدیت بیشترى نزد اساتید بزرگ مانند میرزا محمدعلى ادیب تهرانى، سید محمدتقى خوانسارى و میرزا سید على یثربى کاشانى دنبال کرد و با پشتکار و کوششهاى شبانهروزى موفق شد تا سال ۱۳۴۵ قمرى (۱۳۰۶ شمسى) سطوح عالیه را به پایان رسانیده و در حوزۀ درس مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائرى شرکت کند و پایههاى علمى و مبانى فقهى و اصولى خود را تحکیم بخشد و به درجۀ اجتهاد فایق گردد. در سال ۱۳۵۵ قمرى (۱۳۱۶ شمسى) که آیتاللّه حائرى از جهان رخت بربست، امام خمینى داراى مبانى محکم، متقن، مستقل و علمى
بود و در زمرۀ مجتهدین مبرز و نوابغ علمى قرار داشت و همانند ستارۀ درخشانى در آسمان علم و فضیلت حوزۀ علمیۀ قم مىدرخشید و از برجستهترین علماى حوزۀ قم به شمار مىآمد.
امام خمینى علاوه بر مقام ممتاز فقاهت، در علوم هیأت، فلسفه، حکمت و عرفان علمى و
عملى نیز داراى مهارتى ویژه و تخصصى کامل مىباشد. استاد او در علم هیئت، شیخ علىاکبر
یزدى (معروف به حکیم) و بعضى از علماى آن عصر مىباشند و متون مختلفۀ کتب عرفان، حکمت و فلسفه را نزد عالم مهذب، شیخ محمدعلى شاهآبادى فراگرفته است.
امام خمینى که بحق مىدانست علم حقیقى ثمره و نتیجۀ تقواست[۱]، از همان آغاز جوانى، همزمان با تحصیل علوم اسلامى، در مقام تهذیب نفس و خودسازى برآمد و به تحصیل معنویات
و کسب فضایل انسانى و روحانى پرداخت و در مدتى بسیار کوتاه در این رشته موفقیت بزرگ و
درخشانى کسب کرد، تا آنجا که در همان اوان جوانى سرآمد پارسایان و پرهیزگاران عصر خویش قرار گرفت و در میان شخصیتهاى بزرگ علمى و روحانى، محافل مذهبى و عامۀ مردم قم، مقام و منزلت ویژه و پر ارجى کسب کرد و زهد و تقواى ایشان زبانزد خاص و عام گردید.
امام خمینى در سایۀ خودسازى و تهذیب نفس موفق شد که از بسیارى صفات و شیوههاى ناموزون و رذایلى که دامنگیر بعضى از مقامات روحانى مىباشد دور بماند و دامان والاى خود را از آلودگىهاى نامجویى، خودنمایى، جاهطلبى، ریاکارى و دیگر صفات رذیله، پاک و مبرّا نگه دارد و
به مشتهیات دنیا بىاعتنا باشد.
از روز جوانى که به مقام اجتهاد رسید تا به امروز که بر کرسى قیادت و امامت نشسته است، در
راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام و مسند، کوچکترین گامى برنداشته است و وجوهات
شرعیه و حقوق نیازمندان و رنجبران را صرف نامجویى، مسندیابى و تبلیغات شخصى نکرده
است. اصولاً از بساط ریاست و مقام و از لوازم آن، به گونهاى تنفر و انزجار دارد و دورى مىگزیند که انسان از مردار گندیده فرار مىکند و در حقیقت این ریاست است که به دنبال امام خمینى رفته است؛ و اگر احساس خطر براى اسلام و جامعۀ اسلامى نبود، او هرگز به این وادى قدم نمىگذاشت و این مسند و مقام را به اهلش واگذار مىکرد. چنانکه در دوران زندگى ۶۰ سالۀ خویش چنین کرد و کوچکترین گامى در راه به دست آوردن مقام و مسند برنداشت. عکس و رسالۀ خود را تا روزهاى آغاز نهضت (که مردم چاپ و پخش کردند) اجازۀ چاپ و پخش نداد و تازه در آن شرایطى که فریاد مقلدین از نداشتن توضیحالمسائل او به آسمان بلند شد، فقط چاپ آن را اجازه داد و از وجوهات شرعیه صرف چاپ آن نکرد و بودجۀ اولین چاپ توضیحالمسائل او، از طرف خود مردم جمعآورى و تأمین شد و تا روزى که در قم مىزیست، حتى یک جلد رساله بهطور رایگان در اختیار کسى نگذاشت و اصولاً در منزل او رساله یافت نمىشد.
امام خمینى به سحرخیزى، تهجد و راز و نیاز به درگاه خداوند بىنیاز در نیمههاى شب از
جوانى اهتمام داشته و دارد و این برنامه را هر چند دیر خوابیده و خسته و ناراحت باشد ترک
نمىکند و مىتوان گفت که هیچگاه پیش از اذان صبح چشمان او در خواب نیست. اکنون در نجفاشرف نیز برنامۀ ویژۀ او در امر زیارت، عبادات و اعمال مستحبه هیچگاه ترک نمىشود. در این سالهایى که در نجف اقامت دارد، در زمستان و تابستان، در شبهاى بارانى و سرد و … مرتب سر ساعت ۳ (۳ ساعت بعد از غروب) در حرم مطهر حضرت امام علىبن ابیطالب (ع) مىباشد و جز در موارد استثنایى (هنگام بیمارى یا برقرارى حکومت نظامى) این برنامه را ترک نکرده است.
[۱])) این حقیقت را قرآن کریم با فرازى کوتاه «و اتقوا اللّه و یعلمکم اللّه» در سورۀ بقره، آیۀ ۲۸۲ بیان فرموده است.